غزل برای تو گفتن بهانه میخواهد
بهانه نه،که غمی جاودانه میخواهد
بهای وصل اگر عمر ماست حرفی نیست
مگر معامله با عشق،چانه میخواهد؟
کمان کشیده اخم است و تیر مژگانش
دل رمیده ما را نشانه میخواهد
تو اجتماع نقیضین عقل و دل هستی
چونین که عقل تو را عاشقانه میخواهد
حکایت من و آغوش دوست معلوم است
پرنده ای که دلش آشیانه میخواهد
# محمد حسین عاملی
دوشنبه 19 بهمن 1394 ساعت 14:32