امیر عاملی

امیر عاملی

خوشنویسی ، شعر
امیر عاملی

امیر عاملی

خوشنویسی ، شعر

اجازه خواسته ام تا که جان صدا ت کنم

اجازه خواسته ام تا که  جان صدا ت کنم
اگر چه آینه ای آسمان صدا ت کنم

اگر که رفت جوانی و عهد پیری شد
من آن نیم که تو را جز جوان صدا ت کنم

عزیزم و گل من یا فدای هیکل تو
طبیعی است که من میتوان صدا ت کنم

پدر چه نام شریفی به همسر من داد
" مجیده" گفت ولی من جهان صدا ت کنم

اگر به قهر اگر آشتی  اجازه بده
چنان همیشه همان مهربان صدا ت کنم

#امیر-عاملی