امیر عاملی

امیر عاملی

خوشنویسی ، شعر
امیر عاملی

امیر عاملی

خوشنویسی ، شعر

جهان بی همدم

جهان بی همدم

تنیده ایم به تنها شدن ولی با هم
و نیست یکنفر از جمع ،همدم و محرم

نه غم شبیه غم و نه نشاط شادی داشت
طلا نمای بدل بود ؛شادی بی غم

دریده ایم چنان گرگ ،همدگر را لیک
    چو تهمتیم به نام مبارک آدم

خیال شعر چنان پخت ذهن خامم را
که با کلام نکردم بغیر ظلم و ستم

کجاست ؟ترکه ی تنبیه تا مرا بزند
چنان معلم اول به چوب خود محکم

مرا به گوشه نشینی نیاز بیشتر است
چو بار شهره شدن میکند کمر را،خم

چه جای شکر و شکایت ز مهر و قهر در این
مجال اندک ما و جهان بی همدم

امیر عاملی