امیر عاملی

امیر عاملی

خوشنویسی ، شعر
امیر عاملی

امیر عاملی

خوشنویسی ، شعر

پرنده وار و پری گونه می پری به برم


پرنده وار و پری گونه می پری به برم
بیا برای تو یک تکه آسمان بخرم

بیا دو بال برایم بکش که شاید باز
به شوق دیدنت از این قفس کمی بپرم

کسی نصیحت من کرد و گفت عاقل باش
ندیده بود که از لطف عشق کور و کرم

بدانکه که در پی دیدارت ای امید بزرگ
چو موج در هیجانم چو رود در گذرم

مرا ز مرگ مترسان که بارها گفتم:
«کجاست تیر بلا گو بیا که من سپرم»

پلنگ دشت غرورم تو ماه من هستی
پریدمت که بگیرم به سنگ خورد سرم

به سنگ خورد سرم تا تو را به چنگ آرم
ولی نشد که بگیرم چقدر بی هنرم

بدین روال شود روزگار من سپری
همیشه خانه بدوش و هماره دربدرم