امیر عاملی

امیر عاملی

خوشنویسی ، شعر
امیر عاملی

امیر عاملی

خوشنویسی ، شعر

بخواه تا غزلی با ، ردیف درد بگویم

بخواه تا غزلی با ، ردیف درد بگویم
زمانه با دل تنگم ، هر آنچه کرد بگویم

بخواه تا که ببندم ، در دروغ به رویت
تمام حرف دلم را ، برای مرد بگویم

اگر چه هست زمستان ، نگیر سبزی فکرم
مخواه تا که برایت حدیث زرد بگویم

نمیشود که بگویم ، چقدر خسته راهم
نمی شود که غمم را ، به همنبرد بگویم

به جان گرمی مهرت ، مخواه تا که هماره
تمام عمر حکایت ، به فصل زرد بگویم

بخواه پر بکشم در فضای سنگی این شهر
از آسمان دگر گون لاجورد بگویم

کسی نخواست که زخم مرا به خون بنویسد
مگر به باد بپیچم ، مگر به گرد بگویم

تمام شد غزل اما نخواستی که برایت
یکی دو تا غزل ای دل ، به سبک درد بگویم

امیر عاملی