امیر عاملی

امیر عاملی

خوشنویسی ، شعر
امیر عاملی

امیر عاملی

خوشنویسی ، شعر

آنقدر نازکم که اگر ها کنی مرا


آنقدر نازکم که اگر ها کنی مرا

در زیر پای خویش تماشا کنی مرا

می آید آنکه راه موازی است بگذریم 

کافی است همچو فال لبی واکنی مرا

آیینه ام مقابل رویت صبور باش

خواهم شکست خواهی اگر تا کنی مرا

چون نامه ام به خط بد و خوب هر چه هست  

خوب است خوب من که تو امضا کنی مرا

آوار شب به روی سرم ریخت ای سحر! 

کی می کنی طلوع که فردا کنی مرا؟

تسلیم مثل بوم به دست تو ام بکش

نقشی قشنگ و خوب که زیبا کنی مرا

***

یک سحر بر خیز تا جان پروری

یک سحر بر خیز تا جان پروری

جان شیرین پیش جانان پروری

دست دیو تن بده تسبیح صبح 

تا گریزد دیو و انسان پروری

طفل دل تا مکتب توحید بر 

تا مگر او را مسلمان پروری

عافیت رنجی است باید خویش را 

برخلاف او پریشان پروری

گریه را بر چشم خود تعلیم ده 

تا که زین خشکیده نیسان پروری

با سحرخیزان گران جانی مکن

تا دلت را سهل و آسان پروری

ساحل دریای بی دردان مباش 

تا که همچون موج توفان پروری

فکر بد نامی مکن در کوی دوست 

ورنه همچون شیخ شیطان پروری


امیر عاملی

منبع:رسالت

یک سحر بر خیز تا جان پروری


یک سحر بر خیز تا جان پروری
جان شیرین پیش جانان پروری
دست دیو تن بده تسبیح صبح
تا  گریزد دیو  و  انسان پروری
طفل دل تا مکتب توحید بر
تا مگر او را مسلمان پروری
عافیت رنجی است باید خویش را
برخلاف او پریشان پروری
گریه را بر چشم خود تعلیم ده
تا که زین خشکیده نیسان پروری
با سحرخیزان گران جانی مکن
تا دلت را سهل و آسان پروری
ساحل دریای بی دردان مباش
تا که همچون موج توفان پروری
فکر بد نامی مکن در کوی دوست
ورنه همچون شیخ شیطان پروری

 #امیر عاملی