امیر عاملی

امیر عاملی

خوشنویسی ، شعر
امیر عاملی

امیر عاملی

خوشنویسی ، شعر

آه ازفراق

آه ازفراق

دلبری میکند آن ماه نهان ازنظرم

خون شده درغم وهجران فراقش جگرم

 دیده،نادیده جمالش شده عاشق آری

میروم تاکه که ازاین پیله بشوقش بپرم

شدم آلوده به انواع گناهان ودریغ

بازهم طالب دیدارجمال قمرم

شرمسارتوام ای شمع شب افروزکه هیچ

 مثل پروانه نبوده است شهادت هنرم

گفت وخوش گفت که هان غافلی وبی هنری

گفتمش: دردمن این است کزاو بیخبرم

چه غم ازتابش خورشید؟که دارم به معاد

چترلطفی زبتی سایه نشین روی سرم

هفت بیت ازغزل قامت آن سرو بلند

گفتم ونیست دگرحرف حساب  دگرم

امیر عاملی