امیر عاملی

امیر عاملی

خوشنویسی ، شعر
امیر عاملی

امیر عاملی

خوشنویسی ، شعر

http://s7.picofile.com/file/8245555976/amir454.jpg

 اگر که روح هنر شاعری است باید گفت :
تو شاعرانه ترین معنی هنر شده ای

برای دیدن رویت ،هنوز پشت درم
بیا به پرسش احوال در به  در  شده ای

#امیر -عاملی 

چنان دلی که از این سینه میکنی شده ای

چنان دلی که از این سینه میکنی شده ای
شبیه سردی سرمای بهمنی شده ای

اگر چه آدم برفی تحملش سخت است
قبول کن ،تو دگر آدم آهنی شده ای

حقارتی است فرو مایگی  نمیدانی
که  غافل از برکات فرو تنی شده ای

پدر یکی است  ومادر یکی ،بپرس از خود
چگونه شد که در این دوره  ناتنی شده ای؟

به دوستی که چنان ساحلی تماشایی است
چه شد که غرق به گرداب دشمنی شده ای؟

خلاصه مثل دلت ،مثل سنگ خارایی
که کودکانه به گنجشک میزنی شده ای

#امیر عاملی

گفته بودی که بیایی و غم از دل ببری- شعرخوانی استادعاملی




گفته بودی که بیایی و غم از دل ببری
وعده ات بر  غمم افزود  غم تازه تری

عقل دیوانه شب هجر به دادم نرسید
عشق اما به من آموخت ز چشمت هنری

تیغ بر دار و ببین باختن جانم را
که در این جنگ ندارم بجز از دل سپری

سوخت پروانه و از شمع لبی شکوه نکرد
شده خاکستر خاموش کنون بال و پری

نه فقط سر شکند  جان بستاند  هیهات
باید از کوچه ی معشوقه ی ما در گذری

پدر از معرکه پیروز در آمد اما
چشم بد  دور که افتاد به زانو پسری

ناسزا گفتی و من تحفه سلام آوردم
جز زبان هنرم  نیست زبان دگری
امیر عاملی