یاد تو در سرم ،تو بگو ،در کجا نبود؟
یعنی بغیر عشق، کسی آشنا نبود
می آمدی به خاطرم و خواب می پرید
میرفت دل ز دست ولی دلربا نبود
فرقی نمیکند ،چه خیابان ،چه خانقاه
رونق نداشت خانه ی ما ،چون صفا نبود
میرفت با نسیم و نمیدیدمش به چشم
چون سایه ای که پشت سرش رد پا نبود
ما را به جرم باده ی نا خورده میبرند
در آتشی که اول مستی ،بنا نبود
در دوزخی و نعره ی خاموش میزنی
زاهد تو را که هیچ نماز قضا نبود !
ما شاعران ،به شادی غمناک دلخوشیم
عاشق نبود ،آنکه به غم مبتلا نبود
#امیر عاملی
پنجشنبه 20 اسفند 1394 ساعت 10:58