آن قناری باز زندان میفروخت
طوطی سبز مسلمان میفروخت
کرده بود از بر ،برای کاسبی
مرد تنهایی که قرآن میفروخت
یوسف صدیق را برده فروش
چون نمیدانست ارزان میفروخت
هیچ چیزی جز متاع تن نداشت
دخترک زلف پریشان میفروخت
آمد و با قیمت لبخند برد
آنکه در بازار ایمان میفروخت
جنتی میساخت از کاغذ بهشت
لیک در ارشاد قلیان میفروخت
#امیر -عاملی
شنبه 1 اسفند 1394 ساعت 08:37