بیاد دکتر قیصر امین پور که خورشید شعر معاصر بود و چه زود سفری شد
گرم شد باز چانه ی خورشید
ریخت در شب ،ترانه ی خورشید
ذره ای در هوای وصل تو ام
از که پرسم نشانه ی خورشید؟
آب شد آدمی که برفی بود
با سری روی شانه خورشید
بعد از این جشن مهربانی هاست
دعوتی در کرانه ی خورشید
بازمین گرم شد پس از عمری
سرد بودن میانه ی خورشید
از ستاره چراغ میریزد
دست ماهت به خانه ی خورشید
#امیر-عاملی
جمعه 21 خرداد 1395 ساعت 15:12