از ما فقط به رسم جدایی، سری جداست
آنهم به روی شانه ی غم با هم آشنا ست
سر میبریم با هم و بیگانه از همیم
بود و نبود قصه ی ما آخر ش کجاست،
تلخ است زندگی ولی از آن چه سر خوشیم
آب و هوای عشق شرابی ترین هواست
با رهزنان شب سخنی غیر از این نبود
این عکس ماه ماست که در برکه شماست
هی رفت و آمد و به دلم ضربه زد فقط
موجی مردّد است که معشوق صخره هاست
دستان هیچکس گره از عشق وا نکرد
جز دست آنکسی که فراروی دست ماست
سروده ی امیر حسین عاملی فرزند امیر عاملی
یکشنبه 16 اسفند 1394 ساعت 09:50