غزل تازه امیر عاملی تقدیم به ربنای استاد شجریان عزیز
تا پا شکسته ایم مجال گریز نیست
افتاده را ،اراده ی "صلح" و " ستیز " نیست
از من فرار کن ، که کنار قلندران
جایی برای زاهد عاشق گریز نیست
طاعاتتان قبول ،ولیکن گرسنه را -
-همچون شما خیال خوش جست وخیز نیست
این شوکت و شکوه نماند به هیچکس
بردار دل که حشمت تو ،پشت میز نیست
بالا نشین چگونه کند فهم زیر دست ؟
او را میان" زر" و " ابوذر" تمیز نیست
قومی که "تیغ" آخته داد و" سپر" گرفت
در چشم خلق ؛ یوسف اگر شد عزیز نیست
ساقی خودت بریز که در من بجان تو
حتی توان آنکه بگویم بریز نیست
سهشنبه 18 خرداد 1395 ساعت 16:55