چه فرقی میکند بی تو ، رها در باد یا بستر ؟ تفاوت میکند آیا ، زمن بگریز یا بگذر ؟ اگر زخم تبسم را ، زبان درد وا میشد نمیشد داد آرامش ، به آتش زیر خاکستر امیرعاملی
عدم آمار عاشقان که در این دوره کم شده است دارم یقین ، به مردم دنیا ستم شده است با حکم "شیخ" خانه ی "شادی" خراب شد حالا کلنگ نام شریفش قلم شده است از گله میبرند به تاراج بره را تا گرگ دزد در نظرت محترم شده است شادی کم است و غصه فراوان تو شک مکن غم در زمانه مثل نفس دم به دم شده است بگذار در خیال تورا...
طاقت بیار تا در این بند وا شود جان از قفس که بسته ی آنی رها شود روحت کبوتری است که از حبس میله ها روز رها شدن زتن خود جدا شود از خشم دوست بیم ندارم که جان دوست "نفرین" همیشه بر لب خوبان "دعا" شود پر کن پیاله را ، که مجال طرب نماند بگذار می پرستی ما ؛ ماجرا شود با مدعی بگو چه کنی نفی عاشقان ؟ توصیف...