باشد قبول ، از خس و خاشاک کمتریم
از هر چه کمتر است در افلاک کمتریم
دلبسته را فریب تبسم بهانه بود
از ارتفاع خنده ی چالاک کمتریم
داریم دل به بیش و کم روزگار خوش
چون کاینات از شه لولاک کمتریم
اشک یتیم آینه ی مهربانی است
باور نمیکنید از آن پاک کمتریم ؟
"گفتی زخاک بیشترند اهل عشق من
از خاک بیشتر نه ، که از خاک کمتریم "
فهم کلام سعدی شیرین سخن نکرد
ذهنی که گفت زآن همه ادراک کمتریم
امیر عاملی
از بس کلاغ آمده بر روی سیم¬ها
تنگ است جا برای شما یا کریم¬ها
مانندکاه زرد و سبک گشته¬ای چرا
از جا نمی¬برند تو را این نسیم¬ها؟
من شاعرم در آینه تکثیر می¬شوم
زحمت چه می¬کشند به نَفی¬ام عقیم¬ها؟
صوفی و شیخ و زاهد و هرگمره دگر
هستند دشمنان خدا از قدیم¬ها
دستت دراز بود و کنون شیخ بی¬ادب!
کردی دراز پای خودت از گلیم¬ها
ما شاعریم و معجزه ما کلام ماست
دیگرگذشت نوبت نوح وکلیم¬ها
ختم سخن که طالب ناز محمدیم
قرآن کجا و بیم شماها رجیم¬ها؟
________
از همان طفلی خود تا که به راه افتادم
زدم از چاله برون بعد به چاه افتادم
نشد از چاه برادر به عزیزی برسم
تا ابد حبس به زندان گناه افتادم
یک نفر با مژه برهم زدنی خونم ریخت
بعد از آن حیف گه بی پشت و پناه افتادم
گلشن طایر قدسم که به امید وصال
سالها در پی یک ناز نگاه افتادم
دستگیری کن و بردار که بادم نبرد
پای کوه غمت ای عشق ، چو کاه افتادم
باز هم می روم و باز امیدی باقی است
گر چه صد مرتبه افتادم و راه افتادم
امیر عاملی
اگر چه دست درازت به جیب ما بند است
به نرخ روز بگو نان بر بری چند است ؟
به فیش های نجومی و فحش یارانه
تو گریه کن ،که پس از گریه جای لبخند است
کلید و خانه ی ما دست دزد افتاده است
چه جای موعظه و کی زمانه ی پند است ؟
مگو به شیخ که بالای چشمتان ابروست
که ریش رنگ زدن کار یک هنر مند است
صلاح نیست اگر فتنه را کنی محکوم
بگو که دزد وطن ساکن سمر قند است
سلام ما به هنر پیشگان اصلاحات
کلام دوست بقران که بهتر از قند است
#امیر-عاملی
مراسم افطاری مجموعه داران و هنرمندان به میزبانی انجمن مجموعه داران با شرکت بیش از یکصد و سی نفر در تاریخ هشتم تیرماه برگزار گردید.
در این مراسم اساتیدی مانند استاد سحاب , استاد عاملی , استاد جدی, پرفسور امین, استاد رویایی, استاد رهگشای, استاد منزه , استاد محسنی کرمانشاهی , استاد ملکیان و... حضور داشتند.
سخنرانی استاد عاملی در جمع مجموعه داران
پرفسور سحاب پدر نجوم ایران و استاد عاملی
به یاد دکتر قیصر امین پور که خورشید شعر معاصر بود و چه زود سفری شد
گرم شد باز چانه ی خورشید
ریخت در شب ،ترانه ی خورشید
ذره ای در هوای وصل تو ام
از که پرسم نشانه ی خورشید؟
آب شد آدمی که برفی بود
با سری روی شانه خورشید
بعد از این جشن مهربانی هاست
دعوتی در کرانه ی خورشید
بازمین گرم شد پس از عمری
سرد بودن میانه ی خورشید
از ستاره چراغ میریزد
دست ماهت به خانه ی خورشید
#امیر-عاملی
AmirAmeli.ir
هزار شکوه بیان دقیقه ای غم نیست
در این مقام زبان گلایه محرم نیست
به امتحان ببر ای دوست ; دست بر شمشیر
ببین که سینه برای سپر شدن کم نیست
مگیر خرده چرا ما گناه کار شدیم
کسی که هیچ گناه نداشت آدم نیست
میان دفتری از خاطرات پا خورده
کدام صفحه اش از اشتیاق درهم نیست ؟
وضو بگیر که باران اشک هجرانم
کم از طراوت آب زلال زمزم نیست
چگونه سر ندهم ناله ی سحرگاهی ؟
که غیر محو شدن در سرشت شبنم نیست
دانلود فایل صوتی شعر امیر_عاملی_برای_سلامتی_شجریان با نام ناز حنجره