امیر عاملی

امیر عاملی

خوشنویسی ، شعر
امیر عاملی

امیر عاملی

خوشنویسی ، شعر

خوش آن زمان که بر آید به یک کرشمه دوکار

خوش آن زمان که بر آید به یک کرشمه دوکار”
یکی ظهور امام و یکی شروع بهار
خوش آن دمی که در  آید امام از در ما
و سایه اش برسد بی دریغ بر سر ما
اگر امام بیاید سلام می آید
سلام کن که از این ره امام می آید
خوشا کسی که در این نوبهار منتظر است
خوش آن نگاه که بر روی یار منتظر است
چه سود بی تو بهاران؟ بیا امام زمان
بیا و نیم نظر کن به ما امام زمان
بیا بزرگ بیا مهربان بیا مولا
بدون عشق صفایی ندارد این دنیا
تو هر زمان که بیایی بهار خواهد بود
زمان شادی بی اختیار خواهد بود
“خوش آن زمان که بر آید به یک کرشمه دوکار”
یکی ظهور امام و یکی شروع بهار

امیر عاملی

میدانم می آیی

میدانم ای گل بعد یک لبخند میایی

 

تا وا کنی از پای آدم بند میایی

 

مانند دریا مهربانی مثل دل عاشق

 

دل را  به دریا، تا زنی پیوند میایی

 

زیباست تکرارت, بهاری بعد  یخ بندان

 

پایان دهی تا سردی اسفند میایی

 

آیا به پاسخ می رسم روزی سوالم را

 

می پرسم از خود بارها دلبند میایی؟

 

تا درد دلها را کنی درمان سر پایی

 

با نوشداروی گلاب و قند میایی

 

پنهان شدی پشت کدامین گل؟ کدامین برگ؟

 

مردم همین ها را که می پرسند میایی

 

عزم رسیدن داری و پایان دلتنگی است

 

با چشم بسته بشمرم تا چند میایی؟

 

#امیر عاملی